مساحت ِ خلوتــم را پُـر کن ..

فرقی نمی کند

عمودی یا افقی !

همــین که ضلـعی از چهار دیواری ام باشی

کافیــست ...

.

موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : پنج شنبه 12 مرداد 1391 ا 9:3 نويسنده : رضـــــــــا ا


گاهے دلمـ از ـهر چه آدمـ است مے گیرد...!

گاهے دلمـ دو کلمه حرف مهربانانه مےخواهد...!

نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــ ِ شکل ِ بے تو مے میرمـــ...!

ساده شاید ، مثل دلتنگ نباش... فردا روز دیگر ے ست !



موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391 ا 14:14 نويسنده : رضـــــــــا ا

از هیاهو زمین بیزار شده ام !!

سهراب قايق ات جايي براي من دارد؟



موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عاشقی , دلتنگی ,

تاريخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391 ا 14:13 نويسنده : رضـــــــــا ا

من و تــــــــو

برای رسیدن به هم

هیچ چیز کم نداریم به غیر از یک معجزه ...!!!




موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عاشقی , دلتنگی ,

تاريخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391 ا 14:12 نويسنده : رضـــــــــا ا


همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود
" هست.

یک کم کنجکاوی پشت "
همین طوری پرسیدم"
هست.

قدری احساسات پشت "
به من چه اصلا
" هست.

مقداری خرد پشت "
چه میدونم
" هست.

و اندکی درد پشت "
اشکالی نداره
" هست.





زندگی چون گل سرخ است

پر از عطر... پر از خار... پر از برگ لطیف...

یادمان باشد اگر گل چیدیم

عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند...!


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391 ا 8:1 نويسنده : رضـــــــــا ا

این روزها ...

دنیـا


انگـار یک معنـــــا بیشتر نــدارد


مکانی پـــر از


دلهــای شکســته . . . /





موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عاشقانه ,

تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1391 ا 9:49 نويسنده : رضـــــــــا ا


هیچ باور نمی کردم اگر بگویم برو،
می روی و مرا با داشتن این همه خاطره تنها می گذاری!
گفتی زمان همه چیز را درمان می کند.
خنده ام می گیرد.این همه آشوب به راه انداخته و رفته ای
که کاری دست زمان داده باشی؟
برو،اما روزگاری می آید که برگردی،
آن موقع زمان را برایت معنا خواهم کرد


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1391 ا 9:25 نويسنده : رضـــــــــا ا

Posted: 30 Jul 2012 12:52 PM PDT



من بازدم هر نفسم را با عشق تو پیوند می زنم

نفسهایم رهسپار ـ آغوشت خواهند شد

شب که سر بر بالین نهادی

هوا را عمیق تر کام بگیر


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عشق , پیوند ,

تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1391 ا 9:17 نويسنده : رضـــــــــا ا


نتیجه سرکوب خشم شما

یکی از نتایج سرکوب مداوم خشم،افسردگی است.

موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: نتیجه سرکوب خشم شما ,

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1391 ا 9:14 نويسنده : رضـــــــــا ا

اشتبــاه از من بود ..
پر رنـــگ نوشته بودمـت ..
به سختــی پــــــاک می شـــوی ...
ولـــــی پاکت میکنم !!!

انجمن علمی کورش کبیر


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1391 ا 8:1 نويسنده : رضـــــــــا ا

 

شمــردن ستــاره هــا سخــت نیـست ..

وقتی تو بگویی

که به انــدازه ی تمـــام ستــاره هــا

دوستم داری !!

موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عاشقانه ,

تاريخ : یک شنبه 8 مرداد 1391 ا 9:19 نويسنده : رضـــــــــا ا

 

گفتی که به روی دل باران باش...
باران شدمو به روی دل باریدم.
گفتی که بیا و لحظه ای مجنون باش...
مجنون شدمو ز دوریت نالیدم.
گفتی که بیا و از وفایت بگذر...
ازلهجه بی وفاییت رنجیدم.
گفتی که بهانه ات برایم کافیست...
معنای قشنگ عشق را فهمیدم.



موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عاشقانه ,

تاريخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391 ا 9:35 نويسنده : رضـــــــــا ا

اینـ بـــار کــــه آمدیــــ

دستانتـــ را رویــــ قلبمـــ بـــگذار


تـــــا بفهمیــ اینــــ دلـ با دیدنـــــ تــو


نمی تپد ...میلـرزد




موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391 ا 9:33 نويسنده : رضـــــــــا ا


دو نفر که همدیگرو خیلی دوست داشتند و یک لحظه نمی توانستند از هم جدا باشند،با خواندن یک جمله معروف
از هم جدا می شوند تا یکدیگر رو امتحان کنند و هر کدام در انتظار دیگری همدیگر را نمی بینند
چون هر دو به صورت اتفاقی به جمله معروف ویلیام شکسپیر بر می خورند:

عشقت را رها کن،اگر خودش برگشت مال توست و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده
 
منبع:

موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عشق ,

تاريخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391 ا 7:48 نويسنده : رضـــــــــا ا


باران نباش تا با التماس به پنجره بکوبی تا نگاهت کنند

ابر باش که با التماس نگاهت کنند تا بباری

موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : یک شنبه 1 مرداد 1391 ا 7:52 نويسنده : رضـــــــــا ا


یه جـاهای قشنـگی تو زنـدگی هـست ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
اونی که زود میرنجه زود میره، زود هم برمیگرده. ولی اونی که دیر میرنجه دیر میره، اما دیگه برنمیگرده ...

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را می‏بره و از میانشون می‏گذره از بعضی آدم‏ها بگذری و برای همیشه قائله رنج آور را تمام کنی.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
بزرگ‌ترین مصیبت برای یک انسان اینه که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته‌باشه نه شعور لازم برای خاموش ماندن.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
مهم نیست که چه اندازه می بخشیم بلکه مهم اینه که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود داره.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
شاید کسی که روزی با تو خندیده رو از یاد ببری، اما هرگز اونی رو که با تو اشک ریخته، فراموش نکنی.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
توانایی عشق ورزیدن؛ بزرگ‌ترین هنر دنیاست.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
از درد های کوچیکه که آدم می ناله؛ ولی وقتی ضربه سهمگین باشه، لال می شه.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
اگر بتونی دیگری را همونطور كه هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی؛ عشق تو کاملا واقعیه.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
همیشه وقتی گریه می کنی اونی که آرومت میکنه دوستت داره اما اونی که با تو گریه میکنه عاشقته.

به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
كسی كه دوستت داره، همش نگرانته. به خاطر همین بیشتر از اینكه بگه دوستت دارم میگه مواظب خودت باش.


و بالاخره خواهی فهمید که :

همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود" هست.

یک کم کنجکاوی پشت "
همین طوری پرسیدم" هست.

قدری احساسات پشت "
به من چه اصلا" هست.

مقداری خرد پشت "
چه میدونم" هست.

و اندکی درد پشت "
اشکالی نداره" هست.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

زندگی چون گل سرخ است

پر از عطر... پر از خار... پر از برگ لطیف...

یادمان باشد اگر گل چیدیم

عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند...!



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عاشقانه ,

تاريخ : چهار شنبه 28 تير 1391 ا 7:59 نويسنده : رضـــــــــا ا
دم از بازی حکم می زنی !
دم از حکم دل می زنی !
پس به زبان "قمار" برایت می گویم!
قمار زندگی را به کسی باختم که "تک دل" را با "خشت" برید، جریمه اش"یک عمر" "حســــرت" شد،
باختِ زیبایی بود ...!
یاد گرفتم به "دل"، "دل" نبندم،
... ... یاد گرفتم از روی "دل" حکم نکنم،
"دل" را باید "بُــر" زد جایش "سنگ" ریخت،
که با "خشت" "تک بــُری" نکنند ...!
 

موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : سه شنبه 27 تير 1391 ا 13:36 نويسنده : رضـــــــــا ا
نوشتم؛باران
آسمان باريد
نوشتم؛برف
اطلسی يخ زد
رازقی خشکيد
نوشتم؛ خورشيد
کودکـی خنديد
نوشتم: عشــق
زندگی ناليد
نوشتم؛مادر
زندگی جاودانه شد

موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : سه شنبه 27 تير 1391 ا 13:33 نويسنده : رضـــــــــا ا
بگذار سرنوشت راهش را برود... 

من همینجا
 

کنار قول هایت
 

رو به روی دوست داشتنت و در عمق نبودنت
 

محکم ایستاده ام!


 
lips kiss impression lipstick animated gif
 
 
...

موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 26 تير 1391 ا 7:10 نويسنده : رضـــــــــا ا

زندگی یعنی پریدن از روی ارتفاعی بلند که افتخار صعودش با توست

و تو می توانی در حین سقوط به قدرت پروازی که نصیبت شده نیز

فکر کنی و در همان لحظه به حادثه ای که در پائین در انتظارت است

نیز بیندیشی.

ما می توانیم به لحظه های نیامده و یا دقایقی که هنوز درگیرشان

نشده ایم بیندیشیم.

اما چه بخواهیم چه نخواهیم زندگی در جریان است با تمام زیبایی ها

و آنچه که ما گاهی فکر می کنیم زشت است.مهم این است که باور

داشته باشیم که خدا در کنار ماست و دستانمان در دستان او و او هرگز

اجازه نمی دهد که در بازارچه شلوغ زندگی گم شده و به حال خود

رها شویم.


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : شنبه 24 تير 1391 ا 7:8 نويسنده : رضـــــــــا ا
دلتنگی چه حس بدی است....

تنهایی چه حس بدی است


کاش...


پاره ای ابر میشدم


دلم مهربانی می بارید


کاش نگاهم شرار نور میشد


اشتی میدادش


و


که دوست داشتن چه کلام کاملی است


و


من...


چقدر دلم تنگ دوست داشتن است!



 

دوری ،

عشق های عادی را از بین می برد


و عشق های بزرگ و جاودانی را تشدید می کند ؛


مانند باد که شمع را خاموش


و آتش را شعله ور می سازد.



 


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : شنبه 24 تير 1391 ا 7:4 نويسنده : رضـــــــــا ا

 

میگم خداحافظ

که تو چشم تَر کنی و بگـــی :


کجــا ؟ مگه دست خودته این اومدن و رفتن ؟


که سفت بغلم کنی و بــگی :


هیچ رفتــنی تو کار نیست


همین جـا ” به دلت اشاره کنی” جاته تا همیشه.


آخر سرش محکم بگی : شیر فهم شد ؟؟!


و من ، دل ضعفه بگیرم از این همه عاشقانه های محکمت !




موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : شنبه 24 تير 1391 ا 6:59 نويسنده : رضـــــــــا ا
دختر به دوست پسرش : نظرت راجع به عشقمون چیه؟
پسر : سعی کن ستاره هارو بشمری، خودت می فهمی.
دختر : وااااااای، یعنی بی نهایته.
پسر : نه لعنتی. تلف کردن وقته !

 

کلید دستیابی به شادی خود را در جیب کسی دیگر نگذارید!

آن را پیش خودتان نگهدارید...

 


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عاشقانه ,

تاريخ : سه شنبه 20 تير 1391 ا 7:17 نويسنده : رضـــــــــا ا

دستـــــهایت؛


تنــــها بالشی است که وقتــــــی سر بر او دارم


کابــــوس نمـــــــی‌بینم



 

 

کابوس نمی‌بینم
می دانم که مـدت هاسـت
در چشــــــم تو ارزان شده ام
چــــانه میزنم تا به مفــــــت نفروشـیم


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : دو شنبه 19 تير 1391 ا 10:21 نويسنده : رضـــــــــا ا



آمدم امشب به میخانه تمنایت کنم
می نمی خواهم بیا ساقی تماشایت کنم
بی قرارم ساقی از میخانه بیرونم مکن
کرده ام می را بهانه تا تماشایت کنم


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : یک شنبه 18 تير 1391 ا 8:11 نويسنده : رضـــــــــا ا

بنویسید به دیوار سکوت

"عشق" سرمایه هر انسان است

بنشانید به لب...

حرف قشنگ...

حرف بد،وسوسه شیطان است

و بدانید که فردا دیر است

اگر غصه بیاید امروز

تا همیشه دلتان درگیر است

پس بسازید رهی را کنون

تا ابد سوی صداقت برود

و بکارید به هر خانه گلی

که فقط بوی محبت بدهد


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : یک شنبه 18 تير 1391 ا 8:6 نويسنده : رضـــــــــا ا
ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﺑﮕﻮﯾﯽ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻓﻼﻥ، ﺯﻥ ها ﻓﻼﻥ...
ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ، ﺩﻧﯿﺎ ﺯﺷﺖ ﺍست...
آﺧﺮﺵ ﺭﻭﺯﯼ ﻗﻠﺒﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ...!!!

موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عاشقانه ,

تاريخ : یک شنبه 18 تير 1391 ا 8:0 نويسنده : رضـــــــــا ا

 

 



چگونه آگاهی از نیاز را رشد دهیم

بعضی نیازها،که بیشتر آن ها عاطفی هستند،برآورده شدنی هستند.این تمرین را با همسر یا فرزندان تان انجام دهید تا ببینید به چه حس عمیق و ارزشمندی و توجه دست خواهید یافت.این حس هنگامی در میان شما رشد می کند که دریابید تا چه حد به دیگران نیازمندید و چقدر دیگران به شما نیازمندند.
راه دیگر افزایش آگاهی از نیاز،تهیه لیست افرادی است که در زندگی خود به آن ها علاقه مندید.پس از تهیه این لیست کنار هر نام دلایل نیازتان به آن شخص را ذکر کنید.این فهرست ممکن است حاوی چیزهای جزیی باشد مانند:"من به "گلوریا" نیاز دارم چون هر روز مرا با ماشین خود به محل کارم می رساند."یا چیزهای مهم تر مثل:" به مادرم نیاز دارم چون گاهی اجازه می دهد خودم را دختر کوچکی احساس کنم."
آخرین مرحله این است که به هر یک از این افراد بگویید چرا به آن ها نیاز دارید،و از حضور آن ها در زندگی تان قدردانی کنید.گفتنی این که اغلب تا زمان مرگ عزیزان مان و یا تا هنگامی که ما را ترک می کنند و قبل از این که بدانیم چقدر آن ها را دوست داشته و به آن ها نیازمندیم،از گفتن احساس نیازمان به آن ها "ابا" می کنیم.آن زمان برای گفتن خیلی دیر است.

اکنون زمان اعتراف به دوست داشتن افراد مورد علاقه تان و این که بگویید چه قدر به آن ها نیازمندید فرا رسیده است اکنون آن ها نزدیک شما هستند تا بابت آنچه که گفته اید از شما قدردانی کنند.

به نیازهای خود احترام بگذارید،چرا که به شما حس انسان بودن و سرزندگی می دهد.

موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عشق ورزیدن , راز ,

تاريخ : یک شنبه 18 تير 1391 ا 7:58 نويسنده : رضـــــــــا ا

 




 
هیچی بد تر از بغض نیست چون دقیقا مثل همین دستاها همش داره از درون گلتو فشار می ده و
کسی به جز خودت اونو نمی بینه و درک نمیکنه .

 


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : یک شنبه 18 تير 1391 ا 7:46 نويسنده : رضـــــــــا ا
هنوز هم وقتی باران می آید
تنم را به قطرات باران می سپارم
می گویند باران رساناست
شاید دستهای من را هم به دستهای تو برساند

موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عاشقی , دلتنگی ,

تاريخ : یک شنبه 18 تير 1391 ا 7:44 نويسنده : رضـــــــــا ا

آرزوهـای خـوب و دست یافـتنی ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


خیلی از آدمها آرزوهای عجیب و غریب دارند، بعضی از آنها به برخی از آرزوها می رسند و برخی دیگر حسرت آنرا تا آخر عمر در دل دارند، در دل آرزو می کنند شاید بالاخره برسد روزی که ثروتمند بشوم ... یا ای کاش می شد فلان خونه یا ماشین را می خریدم
اما هیچ کدام از آنها نمی خواهند بپذیرند که دوست داشتن واقعی هر آنچه آنها می خواهند، می تواند همان دست یافتن به آن آرزو و امید باشد.

و چقدر خوب می شد همه با تمام وجود می گفتند ...


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 17 تير 1391 ا 9:51 نويسنده : رضـــــــــا ا

دلتنگـــــم...


برای كسی كه مدتهاست



بی آنكه باشد



هر لحظه با من زندگی می كند...



موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : شنبه 17 تير 1391 ا 8:38 نويسنده : رضـــــــــا ا

به هرکس می گویم "تــــــــو"

به خودش میگیرد. . .


اما نمی داند که


هیچ کس برای من


"تـــــــو"


نمی شود. . . . !


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : شنبه 17 تير 1391 ا 8:34 نويسنده : رضـــــــــا ا
 
 
همه قراردادها را روی کاغذ بی جان نمی نویسند ،
بعضی از قراردادها وعهد ها را روی قلب ها می نویسند ...
حواست به این عهد های غیر کاغذی باشد
شکستنشان
یک انسانی  را می شکند . . .

موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : چهار شنبه 14 تير 1391 ا 15:38 نويسنده : رضـــــــــا ا



پیوند تمایز ایجاد می کند.

پیوند مخالف جدایی است و مهارت در پیوند،یکی از کلیدهای عشق ورزی در طول زندگی شماست.من پیوند را جریان نامحدودی از انرژی بین شما و شخص دیگر معنی می کنم.ارتباطی قابل درک که به صورت آگاهانه پذیرفته می شود.این ارتباط احساس سرزندگی،انرژی خلاقیت،عزت نفس،رضامندی و عشق را به وجود می آورد.

به یک مهمانی می روید و احساس می کنید با هیچ یک از افراد آن جا تفاهم ندارید.متوجه می شوید که از نظر عاطفی در حال جدا شدن از آنها هستید،اما این حالت احساس خوبی در شما ایجاد نمی کند،لذا تصمیم می گیرید بیشتر رابطه برقرار کنید.به طرف فردی می روید که تنها ایستاده و می گویید:سلام،تنها بودم این بود که فکر کردم بهتر است بیایم و سلامی بکنم.هیچ کس را در اینجا نمی شناسم.آن شخص تشکر می کند و از این که می بیند با شخصی دیگر احساسی مشترک دارد،خوشحال می شود.شما هم به سرعت احساس پیوند می کنید چون در تجربه ای مشترک سهیم می شوید.
با نامزدتان بیرون رفته اید و اوقات خوبی دارید.در حین گفت و گو نامزد شما از فیلمی که دیده اید و دوست داشتید عیب جویی می کند.
احساس بدی به شما دست داده و دوست دارید از او جدا شوید.اما نمی خواهید این چنین شود،پس می گویید:قبل از این که ادامه دهیم،باید بگویم نظرت در مورد فیلم واقعا" مرا آزرد.متأسفم از این که این را می گویم،اما من از این فیلم خیلی خوشم آمد و احساس می کنم که چون تو آن فیلم را نپسندیده ای حتما" فکر خواهی کرد که دوست داشتن آن احمقانه است.من احساس می کنم با من هم سلیقه نیستی.
نامزد شما نظر دیگری دارد.راجع به فیلم های دیگر مورد علاقه تان می پرسد.متوجه سلیقه ی مشترک تان می شوید.با تبادل افکار صادقانه ای که بین شما و نامزدتان پیش آمده و با احساس رضایت از همفکری شام خود را صرف می کنید.

در این مثال ها،شما به جای جدایی،پیوند را برگزیدید.یافتن راه کارهای جدید برای پیوند یکی از قوی ترین سدهایی است که به وسیله آن می توانید بیرون رفتن عشق از زندگی خود را متوقف کنید.

راز:جدا کردن خود از دیگران،بزرگترین راه بیرون راندن عشق از زندگی شماست.

اگر تمام انرژی ای که صرف جدایی خود و احساسات تان از دیگران می کنید،ذخیره کنید و از آن برای تماس با دیگران و خود بهره بگیرید،به نیرویی عظیم از دست خواهید یافت که قادر است شما را به سوی ایجاد رضامندی پایدار و عمیق در زندگی تان پیش ببرد.
انتظار نداشته باشید که یک شبه در یافتن پیوند مهارت پیدا کنید.شما در جدایی مهارت دارید،پس باید قدرت خود را برای انتخاب و انجام پیوند،تقویت کنید.در این کتاب فنون مشخصی را برای کسب مهارت در پیوند چه در ایجاد پیوند با احساسات خود و چه در ایجاد پیوند با کسانی که دوست شان دارید،به شما خواهم آموخت.
اولین قدم این است که متوجه شوید چه وقت پیوند قطع شده است.از نشانه های جدایی که قبلا" گفته شد،آگاهی دارید لذا از خود بپرسید که آیا از نظر عاطفی مایلید جدایی را انتخاب کنید یا پیوند را.هر گاه متوجه شدید که پیوند شما قطع شده است،می توانید پیوند مجددی برقرار کنید.این کار یعنی دوست داشتن و ایجاد عشق


موضوعات مرتبط: عاشقانه ای برای تو ، دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: راز , عشق , دوست داشتن ,

تاريخ : دو شنبه 12 تير 1391 ا 6:14 نويسنده : رضـــــــــا ا

تـــو را دوســت دارم
در این باران
می‌خواستم تو
در انتهای خیابان نشسته باشی
من عبور کنم
سلام کنم
لبخند تو را در باران می‌خواستم
می‌خواهم
تمام لغاتی را که می دانم برای تو
به دریا بریزم
دوباره متولد شوم
دنیا را ببینم
رنگ کاج را ندانم
نامم را فراموش کنم
دوباره در آینه نگاه کنم
ندانم پیراهن دارم
کلمات دیروز را
امروز نگویم
خانه را برای تو آماده کنم
برای تو یک چمدان بخرم
تو معنی سفر را از من بپرسی
لغات تازه را از دریا صید کنم
لغات را شستشو دهم
آنـقـدر بـمـیـرم
تا زنــده شــوم…


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : یک شنبه 11 تير 1391 ا 10:25 نويسنده : رضـــــــــا ا

 

vida
 

با تو دیگر عشق قصه نیست ، لحظه هایم مثل گذشته سرد نیست
با تو زندگی ام زیر و رو شد ، حال من از این رو به آن رو شد
با تو گذشتم از پلهای تنهایی ، رسیدم به اوج آسمان آبی
عطر تو میدهد به من نفس ، با تو رها شدم از آن قفس
آمدی و گرفتی دستهایم را ، باور ندارم با تو بودن را
میدهد به من هوای عشق نفسهایت ،میدهد به من شوق زندگی گرمی دستهایت
بپذیر که دنیای عاشقانه ما همیشگیست ، عشق در قلب من و تو ماندنیست
هر چه دلم خواست همان شد و اینگونه شد که دلم عاشقت شد
مرا در زیر سایه قلبت جا دادی و همین شد که قلبم به عشقت پناه آورد
آری با تو دیگر عشق قصه نیست ، حقیقت است این روزها و لحظه ها
حقیقت است که دوستت دارم ، حقیقت است که با تو هیچ غمی ندارم
حقیقت است که دنیا را نمیخواهم بی تو ، مگر میشود این زندگی بدون تو؟
در آغوش تو ، محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، میمیریم برای هم ، مینیشنی بر روی پاهای من و میبوسم لبهایت را….
با تو بودن همیشه تکراریست برای تپشهای قلبم ، با تو بودن همیشه تکراریست برای اینکه حس کنم عشق چیست و عاشق تو بودن چه لذتی دارد
چه اتفاق زیبایی بود تو را دیدن ، چه حادثه شیرینی بود تو را داشتن
با تو بودن همین است ، اینکه تا ابد شدی دنیایم ، اینکه تا ابد شدی مرحمی برای قلب تنهایم
قلبی که دیگر با تو تنها نیست ، درهای قلبم دیگر برای کسی باز نیست ، تا همیشه بسته شده بر روی تو ، بمان و بمان ای که تنها عشق من هستی تو

 


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عاشقی , دلتنگی ,

تاريخ : یک شنبه 11 تير 1391 ا 10:10 نويسنده : رضـــــــــا ا

 

برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو زنده هستم ، اگر نباشی دیگر نیستم
تویی که بودنت به من همه چیز میدهد، هر جا بروی دلم به دنبال تو میرود…
عشق تو ، حضور تو، به من نفس میدهد هوای بودنت
این دیگر اولین و آخرین بار است که دل بستم ، نه به انتظار شکستم ، نه منتظر کسی دیگر هستم
تو در قلبمی و تنها نیستی ، تو مال منی و همه زندگی ام هستی…
همین که احساس کنم تو را دارم ، قلبم تند تند میتپد ، به عشق تو میگذرد روزهای زندگی ام…
به عشق تو می تابد خورشید زندگی ام ، به عشق تو آن پرنده میخواند آواز زندگی ام
و این است آغاز زندگی ام ، گذشته ها گذشته ، با تو آغاز کردم و با تو میمیرم….
به هوای تو آمدن در این هوای عاشقانه چه دلنشین است ، به هوای تو دلتنگ شدن و اشک ریختن کار همیشگی من است
بودنم به عشق بودن تو است ، اگر اینجا نشسته ام به عشق این انتظار است
در انتظار توام ، تا فردا ، تا هر زمان که بخواهی چشم به راه آمدن توام
خسته نمیشود چشمهایم از این انتظار ، میمانم و میمانم از این خزان تا پایان بهار
تا تو بیایی و او که به انتظارش نشستم را ببینم ، تا چشمهایت را ببینم و دنیای زیبایم را در آغوش بگیرم
نمیتوان از تو گذشت ، به خدا نمیتوان چشم بر روی چشمهایت بست ، بگذار تو را ببینم ، تا آخرین لحظه ، تا آخرین حد نفسهایم….
نمیگویم که مرا تنها نگذار ، تو در قلبمی و هیچگاه تنها نمیمانم ، نمیگویم همیشه بمان ، تا زمانی که هستی من نیز میمانم ، اگر روزی بروی ، دنیا را زیر پا میگذارم ، نمیگویم تنها تو در قلبمی، نیازی به گفتنش نیست آنگاه که تو همان قلبمی… قلبی که تنها تپشهایش برای تو است ، زنده ماندن من به شرط تپشهای این قلب نیست ، به عشق بودن تو است !


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عاشقی , دلتنگی ,

تاريخ : یک شنبه 11 تير 1391 ا 9:41 نويسنده : رضـــــــــا ا

خیلی آرامم ،از اینکه در کنارمی خوشحالم .
اینک که دستان گرمت درون دستهای من است ، سرت بر روی شانه های من است شاید چشمهای خیسم  را نبینی اما میتوانی حس کنی که شانه هایت خیس است.
من نیز مثل تو از فردا میترسم ، من نیز مثل تو میترسم تو را از دست بدهم و تنها خاطرات در کنار هم بودن بر جا بماند ! خاطره هایی که یاد آنها مرا دیوانه میکند.
اینک که در آغوش مهربانت هستم ، خیلی آرامم ، کاش ثانیه ها در همین لحظه که تو در کنارمی بایستد حتی یک ثانیه نیز جلو نرود .
این لحظه را برای همیشه و تا ابد میخواهم ، تو را از همین لحظه و برای همیشه میخواهم.
حتی فکر اینکه یک لحظه نیز بدون تو باشم مرا پریشان میکند.
نه عزیزم بدون تو هرگز ! بدون تو نه مهتاب برایم نورانیست و نه خورشید برایم آفتابیست.
نه ستاره ای در آسمان قلبم میدرخشد و نه بارانی در کویر دلم می بارد.
سخت است بی تو بودن ، تلخ است دور از تو بودن ، محال است بی تو نفس کشیدن.
با تو نفس کشیدن ، در این ثانیه ، در این لحظه که  در کنارمی شیرین است ، چقدر این لحظه زیباست ، خاطره ایست به یادماندنی.
کاش امروز همان فردای ما بود ، کاش امروز که تو در کنارمی همان لحظه آخر زندگی ام بود. دلم میخواهد این لحظه بمیرم ، تا از عشق تو مرده باشم تا در آغوش تو از این دنیا رفته باشم .
نرو از کنارم ، سرت را بگذار بر روی شانه هایم ، بگو هر چه دل تنگت میخواهد.
میدانم که دلتنگی ، میدانم که دلت همیشه با من است ، به من امید بده تا با امید تو عاشقانه زندگی کنم .
با تو بودن را از امروز تا لحظه مرگ میخواهم ، بی تو بودن را هیچگاه ، حتی یک لحظه نیز باور ندارم .
خیلی آرامم ، از اینکه در کنارمی شادابم


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،

تاريخ : یک شنبه 11 تير 1391 ا 9:34 نويسنده : رضـــــــــا ا

به هوای قلب من آمدی و گفتی عاشقی ،اما اینک هوای قلبم را نداری
به عشق بودنم آمدی و گفتی عاشقم هستی ، گفتی مثل دیگران بی وفا نیستی و تا آخرش با من هستی
اینک نه تو را میبینم نه عشقی از تو را
اینک نه وفا را میبینم و نه محبتی از تو را
حالا تنها خودم را میبینم و چشمهای خیسم را ، اینک تنها قلبی شکسته را در سینه حس میکنم که
بدجور پشیمان است که چرا به تو دلبسته
چرا با تو عهد عشق را بست ، عشق تنها یک ( کلمه ) بود نه آن احساسی که تا ابد ماندگار بماند
آمدی و یک یادگاری تلخ در قلبم گذاشتی و اینک هوای قلبم را با حضورت سرد کردی
شب که میرسد خیس است چشمهای خسته ام ، از فردا بیزارم دلم نمیخواهد کسی بفهمد که
دلشکسته ام
نمیخواهم دیگر با غروب روبرو شوم ، غروب همان آتشی است که در این لحظه های تنهایی بیشتر
میسوزاند دلم را
گرچه نمیتوانم ،اما نمیخواهم دیگر به تو فکر کنم ، نمیخواهم دیگر یک لحظه نیز در فکر حال و هوای
رفتنت این لحظه های سرد را با گریه سر کنم
خیلی دلم میخواهد فراموشت کنم ، خیلی دلم میخواهد عاشقی را از قلبم دور کنم ،اما نمیتوانم!
آینه را از من دور کنید ، طاقت ندارم ببینم چهره ی پریشانم را
پنجره را ببندید ، تحمل ندارم ببینم آن غروب پر از درد را
اگر تا دیروز محکوم به تنهایی بودم ، اما اینک محکوم دلبستن به یک عشق دروغینم، تا به امروز در
قلب بی وفای تو حبس بود، از این لحظه به بعد نیز باید در زندان تنهایی حبس ابد باشم
میخواهم در حال خودم در همین زندان تنها باشم …
شاید بتوانم فراموشش کنم…

 


موضوعات مرتبط: دلنوشته و متن ها ، ،
برچسب‌ها: عاشقانه ,

تاريخ : یک شنبه 11 تير 1391 ا 9:14 نويسنده : رضـــــــــا ا
.: Weblog Themes By violetSkin :.